در داستان نویسی یک نکته ای هست که میگوید باید بدانی داستان را کجا تمام کنی و دیگر ادامه ندهی!
بعد از حل ماجرا، به جای خواننده نتیجه گیری نکنی و توضیح ندهی! زیادی کشش ندهی، سریع تمامش کنی؛ اما نه انقدر تند و سریع که خواننده گیج شود و یک پا در هوا بماند.
خلاصه باید بدانی کجا و کی دیگر ننویسی و نقطه آخر را بگذاری. یا بهتر و عامیانه ترش، چه زمانی خفه شوی و بروی پی کارت!
من این نکته را هنوز نتوانستم خوب یاد بگیرم.
نه در داستان نویسی..
نه در روابطم با ادمهای اطراف!
پ.ن: روزنوشت